بسیج محلات
شهادت امام جواد(ع) بعد مرگ مامون برادرش معتصم بجای او نشست و به خلافت رسید و معتصم امام جواد را در سال 220ه ق به بغداد فراخواند و معتصم که عموی ام الفضل همسر امام جواد بود با ام الفضل توطئه شهادت امام جواد را هماهنگ کردند.در این نقشه مهره اصلی برای شهادت امام ام لفضل تعیین شد و برای این عملی کردن این نقشه شوم و ناجوانمردانه انگوری مسموم به سم کشنده ای شد و به خانه امام جواد فرستادند و بعد اصرار فراوان ام الفضل برای تناول این انگور به امام جواد آن حضرت انگور ها را خورد و چیزی نگذشت که آثار سم و زهر پدیدار گشت و حضرت شروع به فریاد و ضجه نمود و ام الفضل را نفرین کرد که هرگز روز خوش نبیند و بعد از شهادت امام ام افضل دچاریک بیماری سختی شد که در نهایت باعث شد با همان بیماری به درک اسفل سافلین وارد شود. در این هنگام همسر ملعونه امام به کنیزکان گفت که سر به آواز برارید تا کسی از رهگزران ناله های امام را متوجه نشود و دستور داد که جنازه امام را بر پشت بام قرار دهند و آفتاب بر جنازه امام می تابید.اما زمانی نگذشت که مردم متوجه شدند کبوترانی بر پشت بام بر چیزی سایه انداختند و معلوم شد کبوتران بال گشوده اند و بر بدن جگر گوشه فاطمه(س) سایه افکنده اند و سر انجام امام جواد(ع) در سن 25 سالگی به اجداد طاهرینش پیوست و به فیض عظمی شهادت نائل گردید. واینک دل می سپاریم به جود جواد الائمه(ع) از پشت در بسته، کسی آه می کشد یوسف دوباره ناله، ز چاه می کشد در زیر پای هلهله ها، این صدای کیست این پای کوب و دست افشانی،برای کیست زرد است از چه، گندم روی دل رضا بر باد رفته است، حاصل دل رضا زلف مجعد پسرش را، نظاره کن آنگاه، یاد یوسف غمگین چاه کن ای کاش دست کاسه ای انگور، می شکست تا چهره جواد، به زردی نمی نشست دیدند چند طائفه ای از کبوتران با بال روی بام کسی سایه گستران موضوع مطلب : شنبه 91 مهر 29 :: 4:46 عصر :: نویسنده : عابد اسماعیل زاده
منوی اصلی آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 96
کل بازدیدها: 47831
|
||